استراتژی کسب و کار

۵ استراتژی برای ساخت یک کسب‌ و کار موفق


استراتژی کسب‌وکار یک شرکت به شما کمک می‌کند که چگونه شرکت خود را از بقیه رقبا متمایز کنید، چگونه درآمد خود را افزایش دهید و تولید بیشتری داشته باشید. در صنایع رقابتی، هر شرکت برای خود یک استراتژی در نظر می‌گیرد و معتقد است از طریق این استراتژی می‌تواند به درآمد و سود بیشتری برسد.استراتژی کسب‌وکار گاهی به‌عنوان یک برنامه سطح بالا شرکت، برای رسیدن به اهداف خاص کسب‌وکار در شرکت تعریف می‌شودطرح‌های استراتژیک کمک می‌کند تا کسب‌وکار رشد کند و به موقعیت رقابتی قوی‌تر و عملکرد مالی بالاتری برسد. بااین‌حال هنگامی‌که استراتژی تعریف‌شده برای یک شرکت با شکستروبه‌رو شد، شرکت باید خیلی سریع استراتژی و رویکرد خود را تغییر دهد یا آماده شود تا از این کسب‌وکار خارج گردد.

تعریف مختصری از استراتژی کسب‌ و کار در بالا گفته شد اما برای توضیح دقیق‌تردر اینجا به چند مثال عملی اشاره می‌شوداستراتژی کسب‌وکار برنامه کاری یکشرکت برای دستیابی به دیدگاه خاص، اولویت‌بندی اهداف، رقابت، موفقیت وبهینه‌سازی عملکرد مالی با مدل کسب‌وکار خود است. انتخاب اهداف قلب یکاستراتژی کسب‌وکار است. اما یک رویکرد کامل نیز به‌طور مشخص نشان می‌دهدکه چگونه شرکت قصد دارد به این اهداف برسد. درنتیجه استراتژی کسب‌وکاربه‌صورت عملی توضیح می‌دهد که چگونه شرکت خود را از رقبا متفاوت می‌کند، چگونه درآمد کسب می‌کند و چگونه به سود می‌رسد.

استراتژی‌ها نشان‌دهنده قدرت، آسیب‌پذیری، منابع و فرصت‌های شرکت است و این استراتژی‌ها نیز از شرکت‌کنندگان شرکت و بازار آن بازتاب می‌شوند. بسیاری از استراتژی‌های مختلف و مدل‌های کسب‌وکار ممکن است برای شرکت‌هایمشابه در صنعت فروش محصولات یا خدمات مشابه باشند. به‌عنوان مثال،شرکت‌های هواپیمایی در ایالات‌متحده و اروپا دارای استراتژی‌های مبتنی بر ارائه حمل‌ونقل ارزان‌قیمت هستند. رویکرد خطوط هواپیمایی سنگاپور به جایان بر تصویر برند برای خدمات لوکس و کیفیت بالا تمرکز می‌کند. در صنایع رقابتی هر شرکت یک استراتژی کسب‌وکار را تصور می‌کند و طبق آن به سود می‌رسد.


۵ استراتژی برای ساخت یک کسب‌و کار موفق

 

طبق آمار سال 2016 از دفتر آمار کارگری، بیش از 50 درصد از شرکت های کوچک در چهار سال اول شکست خوردند. با توجه به این آمار، شما باید در مسیر موفقیت در مورد استراتژی های کسب و کار بیشتر دقت کنید و تلاش کنید تا استراتژی قوی ایجاد کنید و یک کسب و کار موفق و سود آور را با تاثیر دراز مدت راه اندازی نمایید. در اینجا 5 استراتژی برای ساخت یک کسب و کار موفق و پایدار معرفی می شود :

۱– ایجاد روابط پایدار با مشتریان خوب

به یاد داشته باشید مشتریان شما بیشترین تأثیر گذاری را در رسانه‌های اجتماعی و از طریق تبلیغات دهان‌به‌دهان می‌باشند. این واقعیت نحوه کار ما را تغییر داده است زیرا مشتریان ما توانایی حضور دارند و نظراتشان برای ما بسیار کارآمد است. این به این معنی است که آن‌ها قدرت ذاتی برای تغییر حوادث و ترویج محصولات ما را به‌صورت مؤثرتر نسبت به تبلیغات دارند و می‌توانند برند شمارا برای شکوفایی در آینده درخشان یا نابود کنند. در ارتباط چهره به چهره هرگز رابطه مشتری را بر عهده نگیرید و با میل زیاد به مشتریان خود بگویید که چقدر برای شما ارزشمند هستند.

۲– انتظار غیرمنتظره

این مورد خیلی ساده است و به همین دلیل نیز در بیشتر اوقات نادیده گرفتهمی‌شود. داشتن جریان نقدی و سرمایه برای راندن طوفان‌های غیرمنتظره بسیار حیاتی است. اطمینان حاصل کنید که منابع مالی برای رویدادها و اقداماتی که از کنترل شما خارج است، دارید. گاهی اوقات مواجه نشدن با این طوفان‌هااجتناب‌ناپذیر است. رکودها در تمام بازارها می‌آیند و می‌روند، مشتریان به حرکت در می‌آیند و قراردادها از بین می‌روند. باید خود را برای این حوادث آماده کرد. بدون در دست داشتن جریان نقد قابل‌اعتماد شما ممکن است در معرض شکست قرار گیرید.

۳– بهترین افراد را انتخاب کنید و سپس آن‌ها را توانمند سازید

اگر می‌خواهید افراد به کسب‌وکار شما معتمد شوند باید به آن‌ها اعتماد کنید. باید به افراد با فرصت‌های رشد و توسعه اعتماد کنید. رهبر قلب گروه باشد، با داشتن قدرت بیش از دیگران نفوذ شمارا کم می‌کند و به شما امکان گسترشنمی‌دهدهنگامی‌که به افراد و کارکنان خود قدرت دهید و اجازه دهید تا از منابع استفاده کنند، اعتماد میان شما و کارکنانتان بیشتر می‌شود و آن‌ها تلاش می‌کنندکه بهترین کار را برای شما و مشتریان انجام دهند.

۴– نگاهی به روند فعلی و آینده داشته باشید

بسیاری از شرکت‌ها در مرحله رشد اقتصادی غیرمنتظره قرار دارند و معتقدند که این امر برای همیشه ادامه خواهد یافت. آن‌ها فکر می‌کنند کسب‌وکار آن‌ها برای همیشه در حالت ثابت باقی می‌ماند. بنابراین تفکر باز و خلاق برای آینده و حال ضروری است. هرگز کسب‌وکار را خود را رها نکنید همیشه در حال به چالش کشیدن خودتان و کسب‌وکار خود باشید و خود را وادار به انجام کارهای متفاوت کنید. پیش‌بینی روندهای آینده در کسب‌وکار بسیار مهم است. کتاب‌هایی در این مورد بخوانید، این کار خلاقیت شمارا تقویت می‌کند و نوآوری را به کسب‌وکارشما وارد می‌کند.

۵– شجاعت تغییر مسیر را داشته باشید

شجاعت تغییر مسیر داشتن به این معناست که شما باید خوب توجه کنید و در زمان‌هایخطرناک استراتژی خود را تغییر دهید. شجاعت تغییر مسیر داشتن یعنی انعطاف‌پذیر باشید و در هنگام خطر مسیر خود را تغییر دهید. حتی شرکت‌هایی که مدت‌های طولانی و زیادی است که موفق هستند، نیز به شما می‌گویند که باگذشت زمان آن‌ها نیز مجبور به نوشتن اهداف جدید با اولویت‌بندی جدید و استراتژی‌های جدید شده‌اند. این شرکت‌ها نیز به دلیل گذشت زمان مجبور به بازنویسی ایده‌ها و سازمان‌دهی دوباره فعالیت‌ها می‌شوند. تغییر مسیر برای حفظ موقعیت شما در بازار ضروری می‌باشد.


استراتژی کسب و کار


مهم‌ترین اهداف استراتژی کسب‌وکار

 

یک کسب‌وکار پایدار بر پایه‌ای از اهداف استراتژیک ساخته‌شده است. شما باید بدانید که کسب‌وکار شما کجاست و به کجا می‌خواهید برسید. شما باید بدانید چه می‌خواهید انجام دهید و همچنین باید یک تحلیل علمی در مورد بازار و همچنین نقاط قوت و ضعف آن داشته باشید. با جمع‌آوری این دانش، می‌توانیدتصمیم بگیرید که اهداف کسب‌وکار خاص خودتان چه چیزهایی هستند و ازکسب‌وکار خود چه می‌خواهید. در زیر فهرستی از 6 راهکار کسب‌وکاراستراتژیک برای شروع کار شما آورده شده است که می‌توانید برای کسب‌وکارخود از آن‌ها استفاده کنید.

۱– بسازید

نوآوری تقریبا سنگ بنای هر کسب‌وکار سالمی است. شما نه تنها باید به راه‌هایبهتر برای ارتقاء کسب‌وکار فعلی خود فکر کنید بلکه باید راه چگونگی افزایش آنچه اکنون در کسب‌وکارتان دارید را نیز بیابید. شما باید لیستی از پیشنهاد‌ها برایکسب‌وکار خود تهیه کنید و ببینید چگونه می‌توانید آن ها را انجام دهید. پاسخ دادن به این مسئله امکان‌پذیر است. پس این کار را شروع کنید.

۲– موقعیت خود را حفظ کنید

یک کارخانه تولیدی که محصول شمارا تولید می‌کند و یا یک دفتر طراحی‌شدهبرای قرار دادن دفتر مرکزی خدمات باید داشته باشید و آن‌ها را حفظ کنید. تجهیزات اداری، ماشین‌آلات، سرورها و سایر موارد ملموس که برای کسب‌وکارشما و برای رشد کسب‌وکارتان به آن‌ها نیاز دارید باید نظارت و بهینه‌سازی شوند. تعمیر و نگهداری و نیز این تجهیزات کلیدی حیاتی برای کسب‌وکار شماست.نگه‌داشتن مشتریان، سرمایه‌گذاران، اعضاء هیئت‌مدیره و کارکنان نیز بسیار مهم است. این روابط می‌توانید کسب‌وکار شما را به شکل بهتری تعریف کند.

۳– زنجیره‌ها را حفظ کنید

همان‌طور که گفته شد یک زنجیره حتی به‌عنوان ضعیف‌ترین زنجیره نیز مهم است و باید این پیوند را حفظ کرد. به افرادتان اعتماد کنید و ایده‌های ان ها را بشنوید. این کار هم شما و هم کارکنانتان را قوی‌تر می‌کند و نقاط قوت و ضعفکسب‌وکار شما را نمایان می‌کند. چگونگی استفاده از این افراد و آنچه که باید انجام شود را تجزیه‌وتحلیل کنید و به‌دست آورید که باید چگونه برای شما کارکنند تا نتایج نمونه حاصل شود. اگر کسب‌وکار شما محصولاتی را تولید می‌کندنگاهی به مشتریان خود بیاندازید و بیابید چه چیزی برای حفظ مشتریانتان نیاز دارید. مشتریان متواضع می‌توانند یک کسب‌وکار را بسازند یا بشکنند. نه تنها به دلیل اینکه آن‌ها محصولات شما را خریداری می‌کنند آن‌ها را حفظ کنید بلکه تبلیغات دهان‌به‌دهان یک دارایی تبلیغاتی قدرتمند است.

۴– سرمایه‌گذاری

می‌توان گفت که سلامت مالی برای هر کسب‌وکار بسیار مهم است. آیا منابع مالی شما به‌طور مؤثر در هر بخش و در هر منطقه از کسب‌وکارتان اختصاصداده‌شده است؟ تجزیه‌وتحلیل مالی برحسب ناحیه و در فواصل منظم وبرنامه‌ریزی شده، این اطمینان را به شما می‌دهد که هزینه‌ای که کسب‌وکار شمامصرف می‌کند مؤثر و مناسب است. اگر هدف شرکت شما رشد کسب‌وکارتان با جذب سرمایه‌گذاران و یا گسترش مکان‌های فیزیکی آن باشد، سرمایه‌ای سالم از مجموع سرمایه‌گذاری و ذخایر نقدی شرکت به رشد شرکت بسیار کمک می‌کند.

۵– آموزش

آموزش چرخه ثابت یادگیری و تدریس در مورد کسب‌وکار شما را زنده نگهمی‌داردایده‌های جدید توسط افراد باتجربه آموزش داده می‌شوند و هر آموزشی هم در سطح داخلی و هم در سطح خارجی با تبلیغات و به کمک مشتریانتان باعث رشد و توسعه کسب‌وکار شما می‌شودآموزش در زمان‌های برنامه‌ریزی‌شده به انگیزه افراد کمک شایانی می‌کند.

۶– بسط دادن

برای رسیدن به موقعیت و جایی که می‌خواهید کسب‌وکارتان دران جا باشد،روش‌هایی را که بهترین استفاده را می‌توانید از آن‌ها بکنید تا به هدفتان برسید، انتخاب کنید. صادقانه به نقاط قوت و ضعف‌های کسب‌وکار خود نگاه کنید. همیشه فرصت‌هایی برای گسترش کسب‌وکار شما وجود دارد. و همچنین تهدیداتی که ممکن است کسب‌وکار شما را مختل کند. با واقع‌گرایی اطرافتان را مشاهده کنید و ببینید چه چیزهایی در اطراف شماست، پس شما می‌توانید یکطرح برای چگونگی به‌دست آوردن جایی که می‌خواهید دران باشید را ایجاد کنید.  اهداف کسب‌وکار خود را همیشه در نظر داشته باشید. این وظیفه ذهنی ساده تفاوت بین بودن رهبر در صنعت شما است یا اینکه کسب‌وکارتان توسط سایر بنگاه‌های مشابه به شما هدایت شود.


مدل‌های برتر استراتژی کسب‌وکار

 

در بین استراتژی‌های کسب‌وکار ما  مدل‌های برتر استراتژی کسب‌وکار را انتخابکرده‌ایم که قصد داریم شما را با آن‌ها آشنا کنیم.  مدل‌های برتر استراتژیکسب‌وکار به شما کمک می‌کند تا شما نیز از بین آن ها مدل استراتژی کسب‌وکارخود را انتخاب کنید و کسب‌وکار خود را توسعه دهید. در این بخش با ما همراه باشید.


تفکر استراتژیک – تحقیق تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و زمان

 

تفکر استراتژیک به معنی درک عمیق بیننده در هر جنبه‌ای از کسب‌وکار شمااست. این استراتژی نیاز به تخصیص زمان و منابع زیادی دارد، اما اندازه‌گیریبازده آن در سرمایه‌گذاری یک چالش مهم است. اگر به این باور برسید که تعریف قدیمی “ما آنچه را که اندازه می‌گیریم، مدیریت می‌کنیم“، به‌سرعت به این نتیجه خواهید رسید که اکثر سازمان‌ها در مدیریت تفکر استراتژیک موفق نیستند، زیرا این سازمان‌ها نمی‌دانند چگونه آن را اندازه‌گیری کنند. مشکل اصلیشناسایی‌شده توسط مدیران ارشد، تفکر استراتژیک بود. مدیران ارشد ما تمایل دارند جزئیات بیشتر را از دست بدهند.

این چالش بزرگی است که تصمیم‌گیرندگان ما را به فکر کردن در شرایطاستراتژیک، نه عملیاتی می‌اندازدشرکت‌ها اغلب بر این تمرکز می‌کنند کهاندازه‌گیری امری آسان است، اما این تفکر بسیار احمقانه است. اول ما باید تفکراستراتژیک را به‌عنوان چیزی که بسیار متفاوت‌تر از برنامه‌ریزی استراتژیک است باور کنیم. اکثر شرکت‌ها نوعی فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک دارند، درحالی‌کهتعداد کمی از آن‌ها یک فرایند تفکر استراتژیک دارند. برنامه‌ریزی استراتژیک در مورد تبدیل گزینه‌هایی است که استراتژی شما را به برنامه عملی تبدیل می‌کند.دوم ما باید یک فرایند قوی را که متشکل از تیم شما در تفکر ذهنتان است،

جذب کنیم. حال این تیم اطلاعات را از طریق تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در اختیار ما قرار می‌دهند و ما زمان زیادی را برای این اطلاعات می‌گذاریمدرنهایت ما تنها با پیروی از یک رژیم سخت‌گیرانه اشباع و انکوباسیون، به نور می‌رسیمدرنهایتبینش‌های جدید و منحصربه‌فردی را برای نگه به کسب‌وکار، مشتریان و محیط رقابتی خود ایجاد می‌کنیم که به ما کمک می‌کند که استراتژی فعلی خود را معتبر یا به‌طور کامل مسیر جدیدی تعریف کنیم.


استراتژی ساختمان – توسعه سنوات، انتخاب و اولویت‌بندی

 

جوهر کسب‌وکار دستیابی به برخی اهداف برای برخی سهامداران است، در بیشتر موارد، این بدان معنی است که سود برای سهامداران است اما نه برای همیشه.سازمان‌های دولتی و غیرانتفاعی عمدتاً مبتنی بر مأموریت هستند، اما هنوز هم به دنبال تحویل برخی نتایج به یک یا چند ذینفع هستند. در همه موارد، کسب‌وکارمسئول تخصیص و هدایت کمیاب مورداستفاده برای رسیدن به هدف خود هستند. این تخصیص و هدایت منابع نابرابر به معنای یک چیز است، انتخاب باید انجام شود. انتخاب جوهر استراتژی ساختمان است.

بر اساس بینش‌هایی که توسط متفکران استراتژیک ایجادشده است. استراتژیساختمان با ایجاد مجموعه‌ای از آینده بالقوه شروع می‌شود، گاهی اوقات به‌عنوانسناریو نامیده می‌شود. از طریق فرآیند توسعه و تحلیل سناریو بالقوه، ما درنهایتدر یک یا چند سناریو که نیازهای آینده ما را بر اساس مجموعه معیارهایی کهمی‌توانند شامل شوند اما قطعاً محدود به هر چیزی ازجمله خطر یا احتمالات اخلاقی ارزش‌ها به خواسته‌های ساده ایاز سهامداران کلیدی یا رهبران کسب‌وکارتبدیل می‌شوند.

فرایند استراتژی ساخت‌وساز نیز اغلب شامل ایجاد تعدادی از عناصر پایه‌ای مانند نظریه بینایی و مأموریت بیانیه‌ای اهداف، اصول هدایت، ارزش‌های اصلی و دیگر عناصر است که ممکن است از زمان به زمانی برای هدایت سازمان در مسیر موفقیت خود، هیچ رویکرد برای یک اندازه مناسب نیست.


برنامه‌ریزی استراتژیک – ترجمه استراتژی به عمل

 

برنامه‌ریزی استراتژیک اساساً ترجمه استراتژی به یک برنامه عملی است. اکثرسازمان‌ها راهی برای اتصال استراتژی خود با منابع موردنیاز خود برای اجرای مؤثرندارند. برای برهم زدن این شکاف افراد با استراتژی را، معمولاً تیم اجرایی، با طیف وسیعی از کارکنان که باید “طرح زندگی” را به‌کار گیرند، باهم جمع می‌کنند.درحالی‌که فکر استراتژیک چیزی است که به‌طور مداوم اتفاق می‌افتد و استراتژیساخت چیزی است که از زمان به زمان دیگر اتفاق می‌افتد، اغلب یا سال‌ها طولمی‌کشد، برنامه‌ریزی استراتژیک با منظم بودن انجام می‌شود. این عمل اغلب سالانه اتفاق می‌افتد.

این‌یک زمان برای برنامه‌ریزی، پاسخگویی اختصاصی و حل مسئله برای مقابله با عملیات واقعی در جهان است. برنامه‌ریزی استراتژیک نیز زمانی عقب‌نشینی نیاز بقیه سازمان است که ممکن است به تنظیمات کلی استراتژی منجر شود تا حقیقتاًقابل‌دستیابی باشد. در طول برنامه‌ریزی استراتژیک ما با استفاده از فرایندبرنامه‌ریزی hoshin به‌منظور تدوین یک برنامه منظم هدایت می‌شویم. موفقیت در اینجا نیاز به یک سطح متوازن و یکپارچه برای تعامل بین متفکران استراتژیک و اپراتورهای کسب‌وکار شما دارد.


پیاده‌سازی و تبدیل – تعالی عملیاتی، مدیریت پروژه و نوآوری

 

پیاده‌سازی و ترانزیت در خدمت اجرای برنامه استراتژیک شما است. این به معنای ساختن روش‌های ساخت‌یافته برای چگونگی مدیریت سازمان برای دستیابی به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت است. موفقیت در اینجا نیازمند دخالت در تمامی سطوح سازمان است. شرکت‌ها ممکن است به یک یا چند تغییر و تحول نیاز داشته باشند یا ممکن است هر دو به آن نیاز داشته باشند. تمایز در درجه تغییر در تجزیهبرنامه‌ریزی استراتژی یک ساله است. به‌عنوان‌مثال یک شرکت ممکن است برای تغییر استراتژی سه یا چهار سال به‌شدت بر “ادامه دادن دوره” تمرکز کند تا یکاستراتژی جدید ایجاد گردد. صرفاً برای تنظیمات جزئی به آنچه قبلاً نیز انجام داده است تمرکز می‌کند.

بهبود فرایند سنتی معمولاً در این استراتژی قرار دارد. بااین‌حال اغلب تغییراتبزرگ‌تر در جهت این است که تغییرات بهتر به‌عنوان یک تغییر نسبت به اجرای برنامه شود. پیاده‌سازی نیاز به مهارت‌های مدیریت و پروژه‌های مؤثر دارد. تحول نیاز به نوآوری، مدیریت تغییر قوی و میزان ریسک‌پذیری خاصی دارد. به هر صورت پیاده‌سازی و ترمیم بک جنبه کلیدی برای اطمینان از برنامه‌ریزیاستراتژیک توسط سازمان است.


منابع

inc

smallbusiness

decisionstats

leanmethods


دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
پیمایش به بالا